گروگان گیری پسر اشرف 1
گروگان گیری پسر اشرف 1
پس از ضربه شهریور و پیش از دستگیری بقایای سران سازمان، طرحی در مرکزیت دوم (پس از شهریور) عنوان گردید که امید زیادی بدان میرفت.
بر اساس اطلاعاتی که سازمان بهدست آورده بود، محل کار و تردد «شهرام پهلوینیا» فرزند جاهطلب «اشرف پهلوی» شناسایی گردید.
طرح عملیاتی آماده شد که اساس آن گروگانگیری پسر اشرف بود؛ تا در قبال آن، آزادی زندانیان مجاهد و فدایی خواسته شود.
شهرام پهلوینیا ماجرا را چنین تعریف کرده است…
علنی سـاختن ارتداد 1
علنی سـاختن ارتداد 1
اندکی پس از دستگیریهای گستردهای که به دنبال همکاریهای وحید افراخته با ساواک صورت گرفت، مرکزیت سازمان بیانیه معروف «اعلام مواضع ایدئولوژیک» را در مهرماه 1354 منتشر کرد.
در این بیانیه، بهطور صریح، مواضع جدید ایدئولوژیک و به عبارتی دیگر «ارتداد» سازمان اعلام شده بود.
علنی ساختن ارتداد 2
علنی ساختن ارتداد 2
در بخش ضمائم بیانیه، نقد نسبتا مفصلی از جریان سیاسی مذهبی «نهضت آزادی» و «مهندس بازرگان» ارائه شده بود.
پس از متهم ساختن اعضای نهضت آزادی به سازشکاری و ایدهآلیسم خردهبورژوایی و… درباره آنان و شخص مهندس بازرگان چنین قضاوت شده بود:
ماهیت واقعی آنها از پشت همه تظاهرات ریاکارانه، وقتی تضرعکنان برمحراب بورزوازی به سجده افتادند.
به عذر گناهان گذشته، پیشانی برخاک درگاه ساییدند، با همه زشتی و شناعتش به روشن شد.
انتشار مقاله «پرچم» 1
انتشار مقاله «پرچم» 1
سرانجام در آذر ماه 1353 تقی شهرام مقالهای به صورت نشریه داخلی تهیه کرد، که در واقع جمعبندی نهایی «جزوههای سبز» بود.
عنوان مقاله این بود: پرچم مبارزه ایدئولوژیک را برافراشتهتر سازیم؛ که به «پرچم» معروف شد.
در این نشریه داخلی، با اشاره صریح به مارکسیست شدن اکثر اعضای سازمان، دلایل این تغییرات برشمرده شده بود.
انتشار مقاله «پرچم» 2
انتشار مقاله «پرچم» 2
عمدهترین آن دلایل این موارد بود.
ضربههایی که بر سازمان، به ویژه در شهریور 50، وارد شد.
روشی که مرکزیت پیش از ما (یعنی رضا رضایی) در پیش گرفته و سازمان را از تحرک بازداشته بود، از اندیشههای ایدهآلیستی و مذهبی ریشه میگرفت.
ما نمیتوانستیم هم به اصول مارکسیستی چون دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی، معتقد باشیم. و هم «وحی» و… را بپذیریم.
این «دوالیسم» و «التقاط» باید شکسته میشد.
مذهب دست و پای ما را بسته بود و به دلیل تکیهگاههای اخلاقی بیمورد و ایدهآلیستیاش جلوی تحرّک و دینامیسم تشکیلات را میگرفت.
مارکسیسم کردن اعضا 2
مارکسیسم کردن اعضا 2
از همان اوایل پاییز 52، تقی شهرام سلسله مقالات و یا – صرفا – طرح سؤالات و شبهاتی را به قصد سست کردن اعتقاد اسلامی اعضا، در نشریه داخلی سازمان (که همه اعضا موظف به مطالعه و آموزش آن بودند) آغاز کرد.
چون اولین جزوهای که این مقالات در آن چاپ شد، به دلیل کمبود کاغذ سفید تحریر، روی کاغذ سبز تجارتی چاپ شد، به «جزوه سبز» معروف گردید.
نشریات بعدی نیز – به رغم تفاوت رنگ اغذ – بدین نام خوانده شد.
مارکسیسم کردن اعضا 1
مارکسیسم کردن اعضا 1
رهبری مارکسیست شده سازمان تصمیم گرفت که روند دگردیسی عقیدتی خود را – با صرفهجویی بیشتر نسبت به «زمان» – در سطح کادرها و اعضا تعمیم دهد.
از همان نخست، به اراده تقی شهرام، نوعی تقسیم کار صورت گرفت:
نگارش متون آموزشی یکی از اعضای سازمان به نام و القای کتبی شبهات را شهرام خود به عهده گرفت؛
و اجرای عملی و گام به گام تغییر ایدئولوژی به ناصر جوهری محوّل گردید.
گروگان گیری پسر اشرف 2
گروگان گیری پسر اشرف 2
صبح آفتابی روز پنجشنبه اول مهرماه، مقابل دفتر خود رسیدم و هنگامی که از اتومبیل پیاده شدم.
ناگهان با یک مهاجم مسلح روبهرو شدم. دو مرد تفنگ به دست نیز همراه این مهاجم بودند.
چند ثانیهای طول کشید تا من جریان اوضاع را درک کردم.
مهاجمین به لحاظ تعدادشان قادر بودند مرا به داخل اتومبیل بکشانند. آنها شروع به تهدید کرده بودند…….
اعضای سازمان در فلسطین 2
اعضای سازمان در فلسطین 2
در جریان این دوره اقامت در لبنان و سوریه، از آنجا که لبنان مرکز بازار سیاه اسلحه در منطقه عربی خاورمیانه بود، سازمان تصمیم گرفت تا حدودی که امکان داشت خود را از نظر تسلیحاتی و تدارکاتی تأمین کند.
سلاحهای تهیه شده بعدا به طرق مختلف به داخل حمل گردید.
اعضای سازمان در فلسطین 1
اعضای سازمان در فلسطین 1
پس از جنگ سپتامبر 1970 (معروف به «سپتامبر سیاه») و انتقال فلسطینیها از اردن، از آن پس پایگاه «طرطوس» در سوریه و پایگاه «شیخ زناد» در شمال لبنان مرکز آموزش اعضای سازمان شد.3
دورههای آموزشی در اردوگاههای الفتح به طور متوسط 3 ماه بود.
دیدگاه ها