انتشار مقاله «پرچم»
سرانجام در آذر ماه 1353 انتشار مقاله «پرچم» توسط تقی شهرام صورت گرفت.
او مقالهای به صورت نشریه داخلی تهیه کرد، که در واقع جمعبندی نهایی «جزوههای سبز» بود.
عنوان مقاله این بود: پرچم مبارزه ایدئولوژیک را برافراشتهتر سازیم؛ که به «پرچم» معروف شد.
در این نشریه داخلی، با اشاره صریح به مارکسیست شدن اکثر اعضای سازمان، دلایل این تغییرات برشمرده شده بود.
انتقاد از نهضت آزادی
در بخش ضمائم بیانیه، انتقاد از نهضت آزادی و «مهندس بازرگان» ارائه شده بود.
پس از متهم ساختن اعضای نهضت آزادی به سازشکاری و ایدهآلیسم خردهبورژوایی و… درباره آنان و شخص مهندس بازرگان چنین قضاوت شده بود:
ماهیت واقعی آنها از پشت همه تظاهرات ریاکارانه، وقتی تضرعکنان برمحراب بورزوازی به سجده افتادند و به عذر گناهان گذشته، پیشانی برخاک درگاه ساییدند، با همه زشتی و شناعتش به روشن شد.
انقلاب ایدئولوژیک
هدف اصلی برنامه جنجال برانگیز موسوم به « انقلاب ایدئولوژیک » ارتقای رجوی به مقام رهبری بود.
رهبری پیامبرگونه و لازمالاتّباع و خارقالعاده، با ویژگیهای استثنایی، در رأس تشکیلات بود.
اندک زمانی پس از آغاز ماجرا، تعریفها و تمجیدها از رجوی با عناوینی چون «رهبر»، «مراد» و «معلم» شروع شد و با الفاظی همانند «امام الهادی» و «ناطق بالحق» ادامه یافت.
آمادگی برای مهلکه 30 خرداد
در آستانه طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس، سازمان شورش مسلحانه و آمادگی برای مهلکه 30 خرداد
را تدارک میدید.
تشکیلات و ساختار سازمان از مدتها قبل به خدمت شرایط جدید درآمده بود.
اکیپهای مختلفی توسط عناصر مسئول نهادها، بخصوص نهاد دانشآموزی و دانشجویی، سازماندهی شد.
هر کدام میبایست با چند تیم، جریان راهپیمایی مسلحانه را پیش ببرند.
- بعضی مسئول ایجاد درگیری و رودررویی با پاسداران بودند.
- بعضی هم باید به کار تبلیغی و افشاگری تهاجمی میپرداختند.
رجوی در زندان پهلوی
رجوی در زندان پهلوی بود؛ موسی خیابانی نیز همراه او در زندان بود.
این دو از اعضای اولیه سازمان بودند که در جریان ضربههای سال 50 دستگیر شده بودند.
رجوی پس از دستگیری به همکاری گسترده با ساواک پرداخت.
از همینرو ارتشبد نصیری، رئیس ساواک در نامهای خطاب به دادستانی ارتش، از مقامات دادستانی ارتش خواست که به دلیل همکاریهای رجوی، وی مشمول تخفیف در مجازات گردد.
آموزش در کردستان عراق
نیرو های سازمان از نیمه اول سال 63 آموزش در کردستان عراق را شروع کردند.
مسئولین سابق استانهای سازمان، اقدام به گزینش اعضای واحدهای عملیاتی در کردستان عراق کردند تا بعد از آموزش لازم، از آبان ماه 1363 آنها را به داخل کشور اعزام نمایند.
استانهای سری اول اعزام، اصفهان، فارس، خوزستان، خراسان و تهران بودند.
سازماندهی واحد عملیاتی مرکب از دو نفر بود: فرمانده و معاون فرمانده.
آموزش های عملی مجاهدین خلق
از جمله آموزش های عملی مجاهدین خلق ورزش و کوهنوردی و جامعهگردی بود.
اعضاء برای بررسی وضع مردم و آشنایی با زندگی آنها به مناطق جنوب شهر نظیر دروازه غار، گودها، کورهپزخانهها و… میرفتند.
آنها با رعایت مسائل امنیتی و حفظ وضع عادی خود، با مردم تماس میگرفتند و با آنها از هر دری حرف میزدند.
آموزش های نظامی
از سال 49 وارد آموزش های نظامی شدیم.
به قول فلسطینیها وارد «اشتباه کاری» شدیم.
تمرین جودو و کاراته و بدنسازی میکردیم.
از سال 49 فعالیتهای ما یک مقدار – مشخصا – نظامیتر شد.
به دلیل اینکه تجربیات مشخصتر نظامی در اختیار ما قرار گرفت؛مواد منفجرهای مثل «فولمینات جیوه» میساختیم.
سه روز طول میکشید تا این محصول را به دست بیاوریم.
باید میتوانستیم از کمترین امکانات بیشترین بهره را بگیریم.
اعتراف رجوی به ترور 7 تیر
اعتراف رجوی به ترور 7 تیر زمانی که در عراق به سر میبرد.
او در دیدار با سپهبد طاهر جلیل حبوش، رئیس سازمان اطلاعات عراق به وی چنین گفت:
همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای 1981 در پاریس بودم.
در آن زمان سالها… به ما تروریست نمیگفتند، هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم.
میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد… آنها میدانستند و خوب هم میدانستند ولی صفت تروریست به ما نزدند.
نامزدی رجوی در انتخابات
در دی ماه 58 نامزدی رجوی در انتخابات انجام شد.
این در حالی بود که او و سازمانش، رسما شرکت در رفراندوم قانون اساسی، تحریم کرده بودند و به قانون اساسی رأی نداده بودند.
رجوی و سازمانش توضیح نمیدادند که فردی که به یک قانون رأی نداده، چگونه نامزد اجرای آن قانون شده است.
# انتشار مقاله «پرچم»
دیدگاه ها