ایران معاصر

قرار است یک مجلس جشن در تهران برگزار شود، یکی از چندین جشنِ اشرافی دربار پهلوی که در سال برپا میشود، و آنقدر در آن خرج می شود که لیست هزینه هایش رمانی چند جلدی می شود برای آیندگان، که احتمالا خیلی هم حوصله سر بر می شود و بیشتر شبیه گزارش های آماری می شود تا رمان، ولی حالا این هایش مهم نیست، اینجایش اعصاب انسان را خط خطی می کند که یک قِران از این خرج ها در جیب فروشنده های داخلی نمی رفت، و همه چیز را با هواپیمای اختصاصی از خارج تهیه می کردند؛

حتی نقل شده که یک بار خیاطی که از فرانسه آماده بوده، یک روبان را فراموش می کند و هواپیما برای یک قطعه روبانی که کف بازار های ما ریخته بود، تا فرانسه می رود؛

خلاصه این همه اشرافی گری به کنار، ولی آنها حتی برای تجهیزات یک جشن هم به داخل اعتماد و امید نداشتند.

دخترم فرح، ص58

شاید علاقه داشته باشید


بنده آن

دسته بندی : پهلوی

دیدگاه ها