ایران معاصر

عدم اعتماد و رقابت در دربار پهلوی موج می زد، به شکلی حتی شاه«هر شخصیت موفق یا مورد احترام مردم را یک مخالف بالقوه می پنداشت و به منظور مقابله با این خطر همیشه مراقب بود که هیچ کس به نحو ریشه داری قدرت پیدا نکند».

چه شب ها که یک درباری از ترس نخوابیده، از ترس اینکه فردا چه کسی قرار است زیر آبش را بزند؛ و یا فکر اینکه فردا دم چه کسی را ببیند تا فلان امتیاز را بگیرد،آنچه که مشخص است در چنین شرایطی کم تر چیزی که به ذهن این مسئولان کشوری خطور می کرد، وضعیت مردم بیچاره بود.

میتوانست شرایط به این شکل باشد که یک مسئول از دغدغه ی مشکل مردم خوابش نرود و فکر و ذکرش این باشد که فردا برای فلان مشکل چه کار کنم!.

گفتگوهای من و شاه، ص12

شاید علاقه داشته باشید


دانشگاه

دسته بندی : پهلوی

دیدگاه ها