ایران معاصر

در ﻳﻜﻲ از ﮔﺰارش ﻫـﺎي ﺳـﺎواك ﭼﻨﻴﻦ آﻣﺪه  اﺳﺖ:  ﻳﻜﻲ از اﻋﻀﺎي  ﻓﺮاﻛﺴـﻴﻮن ﭘﺎرﻟﻤـﺎﻧﻲ ﺣـز ب ﻣـﺮدم درﺑـﺎره ي ﻋﻠـﺖ ﺟﺪاﻳﻲ ﻫﻮﻳﺪا از ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ: در ﻣﺴﺎﻓﺮﺗﻲ ﻛﻪ ﻧﺨﺴﺖ وزﻳﺮ ﺑﻪ اﺗﻔﺎق ﻫﻤﺴـﺮش ﺑﻪ ﺷـﺎﻫﺮود رﻓﺘﻪ ﺑﻮد در آنجا ﺑﺎ زن ﺑﺎﻧﻔﻮذي ﺑـﻪ ﻧـﺎم ﻟﻘﺎءاﻟﺪوﻟـﻪ ﻛـﻪ ﻓﺎﻣﻴـﻞ ﻫﻮﻳﺪا ﻧﻴﺰ ﻫﺴﺖ ﻣﻼﻗﺎت و ﺑﻪ اﻧﺠﺎم اﻣﻮر ﻣﻤﻠﻜﺘﻲ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﭘـﺮدازد. ﭘﺲ از ورود و اﺗﻤﺎم ﺗﺸﺮﻳﻔﺎت دوﻟﺘﻲ، ﻫﻮﻳﺪا ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻟﻴﻼ اﻣﺎﻣﻲ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ: ﺗﻮ در ﻣﻨﺰل ﻟﻘﺎءاﻟﺪوﻟﻪ ﺑﻤﺎن، ﭼﻮن ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻣﻘﺎﻣـﺎت ﻣﺤﻠـﻲ ﻣﻼﻗﺎت ﻛﻨﻢ و ﺷﺎم را ﻧﺰد آن ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻢ. ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮاﺑﻴﺪن ﻧـﺰد ﺷـﻤﺎ ﺧﻮاﻫﻢ آﻣﺪ. ﭘﺎﺳﻲ از ﺷﺐ  ﮔﺬﺷﺘﻪ، از آﻣﺪن آﻗﺎي ﻫﻮﻳـﺪا ﺧﺒـﺮي ﻧﻤﻲ ﺷﻮد. ﺧﺎﻧﻢ ﻫﻮﻳـﺪا ﺑـﻪ  ﺑﻬﺎﻧـﻪ ي ﮔـﺮدش در ﺷـﻬﺮ از ﺧﺎﻧـﻪ ي ﻟﻘﺎءاﻟﺪوﻟﻪ ﺧﺎرج  و ﺑﻪ ﺧﺎﻧـﻪ ي ﻓﺮﻣﺎﻧـﺪار ﺷـﺎﻫﺮود ﻣـﻲ رود. ﭼـﻮن ﻣﺄﻣﻮرﻳﻦ ﮔﺎرد او را ﻣﻲ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ اﻧﺪ ﻃﺒﻌﺎً ﻣﺎﻧﻊ ﻧﻤﻲ ﺷـﻮﻧﺪ و ﺧـﺎﻧﻢ ﻫﻮﻳﺪا ﺳﺮزده وارد اﺗﺎﻗﻲ ﻛﻪ ﻧﺨﺴـﺖ وزﻳـﺮ در آنجا اﺳـﺘﺮاﺣﺖ ﻣﻲ ﻛﺮده ﻣﻲﺷﻮد، و ﺑﺎ ﻛﻤﺎل  ﺗﻌﺠﺐ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣـﻲﻛﻨـﺪ ﻫﻮﻳﺪا ﺑﺎ ﻳﻚ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻛﻪ از ﻗﺮار ﻣﻌﻠـﻮم ﺑـﻪ وﺳـﻴﻠﻪ ي ﻓﺮﻣﺎﻧـﺪار ﺑﺮاي او آورده ﺷﺪه ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﺧﻼف ﻋﻔﺖ ﻣﺸﻐﻮ ل ﻣﻲ ﺑﺎﺷـﺪ.

دربار به روایت دربار، ص59

شاید علاقه داشته باشید


ترس

دسته بندی : پهلوی

دَوَلو

دسته بندی : پهلوی

دیدگاه ها